دانلود آهنگ فصل تردید از علیرضا دیوان + متن شعر

ترانه فصل تردید با روایتی لطیف و تلخ از جدایی، بغض و سرگردانی عاشقانه‌هایی را روایت می‌کند که یکی از آن‌ها دیگر امیدی به ادامه ندارد. شاعر با ظرافت به بی‌قراری‌‌های قلبی در اوج گرمای مرداد اشاره می‌کند، جایی که آرزوی بارانی سرد بر شعله‌های رابطه سوخته می‌وزد و تنهایی، همچون زمستانی سرد اتاق را تسخیر کرده است.

پرسش‌های تکرارشونده در متن (“با نگاه کی رقم خورد فصل تار دیده نگاهت”) و تصویرسازی از “سکوت سنگین” و “ترس رفتن”، نشانه‌ی وجود حسرت و ابهام در دل عاشقی است که دیگر در رابطه، امیدی به روشنی نمی‌بیند. عبارت “مگه زندان تو بودم که همش فکر فراری” نوعی گله صادقانه و عمیق نسبت به دل‌بستگی یکطرفه و حس زندانی شدن در احساسات را نشان می‌دهد.

موسیقی و کلام علیرضا دیوان، گرمای عواطف نیمه‌جان را در مقابل سرمای فاصله به تصویر می‌کشد؛ و سکوت، نه تنها نشانه‌ی دوری، بلکه نتیجه‌ی روشن نشدن تکلیف میان دو دل است: "فصل تردید". دقیقا همان جایی که دلبستگی مانند هوای مه‌آلود تابستان، فقط چشم‌ها را تار و دل را بی‌پناه می‌گذارد.

این قطعه مناسب همه‌ی کسانی‌ست که طعم تردیدهای عاطفی، شک و جدایی را چشیده‌اند و هنوز به دنبال رهایی از فصل زمستانی قلب‌شان هستند.