کاظم بهمنی و راز ساخت «علاج»

روایتی از مقاومت، شعر و موسیقی در شبی پر التهاب...

محسن گفت:

«بگو نترسن... این سر و صداها بیشترش واسه نفوذیاس. بگو "خدا هوامونو داره..."»

شبی که «علاج» نوشته شد

ساعت ۴ صبح هنوز بیدار بودم، بند به بند می‌نوشتم و محسن می‌خواند...

صبح فردا

با صدای اسپیکر چشمانم را باز کردم، محسن لبخند زد و گفت: «تمام شد؟»

ادامه ماجرا را در سایت بخوانید

مشاهده مطلب کامل در قاب فردا موزیک